نوشته محمد قایینی و نقد من:

⚡️یک روزی به امام حسن می‌گفتند «یا مذل المومنین» و امروز مراجع ما را «بی بصیرت» خطاب می‌کنند. 

✔️محمد قائینی از اساتید حوزه علمیه قم در گفتگو با شفقنا  از برخی رفتارهای سیاسی طلاب و روحانیان انتقاد کرد🔻

🔹از نمایندگان رهبری  خواستم که از ایشان بخواهند به مسئولان حوزه تذکر دهند تا مانع برخی از کیفیت‌های ورود طلبه ها به سیاست شوند. این گونه رفتارها به حیثیت و آبروی یک نهاد لطمه می زند.بحث روحانیت بحث یک نهاد است و باید آبروی آن حفظ شود.

🔹سیاست این نیست که طلبه خود را به یک جناح و گروه بفروشد. اتفاقا مراجعی که فوق جناح‌بازی‌ها عمل می‌کنند با سیاست عمل می‌کنند. سیاست بزرگان دین ما همین بوده است.

🔹سیاست این نیست که طلبه چپی یا راستی باشد بلکه حوزه و روحانیت باید نسبت به جریانات سیاسی و حکومت اسلامی حالت پدری داشته باشد نه اینکه جریان خاصی را محور قرار دهند و خود را دور آن جریان که درواقع بخشی از حکومت است فنا کنند.

🔹امام خمینی خود را به یک جریان نفروخت بلکه برای همه جریانات پدر بود و محور بود. او در حالی چنین روشی داشت که «مُخّ» سیاست بود. اما این آقایان گاهی به خطا فکر می کنند که سیاسی بودن به معنای حمایت از یک حزب و گروه است. جریانات یک روز حاکم و یک روز محکوم و یک روز اقلیت و یک روز اکثریتند و نهاد روحانیت باید از این مسائل حفظ شود.
 
🔹آقایان طلبه‌هایی که در مقابل مراجع موضع گیری می‌کنند قبل از آنکه بخواهند وارد این مسائل جزئی جناحی شوند بروند خطوط کلی جریانات زمان ائمه علیهم السلام را بخوانند و ببینند برخی از جریاناتی که در مقابل ائمه قد علم کردند مشابه همین جریاناتی نیستند که امروز مقابل دلسوزی مراجع قد علم می‌کنند؟ یک روزی به امام حسن مجتبی علیه السلام می‌گفتند «یا مذل المومنین» و امروز مراجع ما را «بی بصیرت» خطاب می‌کنند.
 
🔹هر وقت طلبه توانست در ابواب فقهی مجتهد شود در مسائل سیاسی هم می‌تواند. چون وقتی قوه و استعدادی در مرتبه‌ای به فعلیت برسد در زمینه‌های دیگر هم به فعلیت می‌رسد. کسانی که قبل از پخته شدن در فقهِ اصطلاحی خود را پخته سیاست می‌دانند غوره‌های نارسی هستند که احتمال دارد برای همیشه در جهل مرکب گرفتار شوند.
 
🔹طلبه‌ها سعی کنند محور اصلی کار خود را درس و تحصیل قرار دهند و سعی کنند نسبت به بزرگانی که تجربه‌‌ی دوران‌های مختلفی را داشته‌اند ادب و احترام را داشته‌ باشند که کسانی که نسبت به بزرگان جسارت می‌کنند نشان دهنده خام بودن خودشان است و نتیجه خوبی هم برای خودشان نخواهد داشت.

@namehayehawzavi











نقد من بر این نوشته:

 

⚡️مشارکت پدروارانه در امر سیاسی؟ 
✔️اشکان مقدم، دانشجوی معارف اسلامی و سیاست گذاری عمومی کارشناسی دانشگاع امام صادق علیه السلام🔻
🔹تصوراتی که هنوز از ورود تن آورده و جهت گیرنده طلاب و دین آموختگان به سیاست پرهیز می دهند بر مبنای سنتی نجاست سیاست رشد کرده اند. لذا است که گفته می گردد چپ و راستی شدن طلبه به آبروریزی روحانیت منجر می گردد 
و طلبه خوب باید پیش از ورود به امر سیاسی نعلین آهنین به پا کند 
و از فرازی قدسی وار بر گستره نجس بگومگوهای سیاسی  پدروارانه نصایح همگان پسند داشته باشد تا هیچ گاه در صورت پیروزی یا شکست، توسط هیچ جناح سیاسی "هو" نگردد و در هیچ قماری بخت خود را به برد و باخت نیازماید.
🔹اما این گونه سیاست ها ورزی ها اگر نگویم که یک ریای بزرگ است در بیش تر اوقات یک شوخی ساده دلانه و از سر عدم تماس با مسائل عینی سیاسی است. چگونه ممکن است که در سیاست بود ولی چپ و راست نشد؟ در هر صورت چگونه می توان که در سیاست بود و در این باره نیندیشید اقتصادهای سوسیال بهتر است یا لیبرال یا قسم سوم و این که اولویت امروز کشور عدالت است یا توسعه و اگر توسعه است توسعه اقتصادی سزاوارتر است یا توسعه سیاسی و یا قسم سوم و اگر هرکدام از این صور شایسته ترند باز چگونه می توان در امر سیاسی دخیل بود و در این باره نیندیشید و تعیین مصداق نکرد که کدام یک از کاندیداها به فلان اندیشه سیاسی نزدیک تر است و سپردن قدرت به او برای مدیریت کشور به رضای خداوند نزدیک تر است؟
این پدرانه سیاست ورزیدن مورد ادعا چگونه با بیان کلیات بی تعین علمایی و پرهیز از هرگونه نظررسمی درباره خوب و بد سیاسی و نیز تعیین مصادیق ممکن است؟
🔹با این حساب این نیز که امام خمینی را از جریان عالمان حافظ آبروی نهاد روحانیت از سیاست پلید تصور کنیم، جفایی بس بزرگ در حق بزرگ مرد انقلاب اسلامی ایران است که بزرگ ترین وجه تمایز روشنش از برخی فقهای هم دوره اش در همین مورد است. مطالعه در زندگی این شخصیت نشان می دهد که ایشان هم در بیان آراء سیاسی اسلام و هم در بیان تکالیف عینی و مصادیق جزئی و بد و خوب این شخص و آن حزب بارها اعلام نظر کرده اند و البته این که می بینیم بسیاری از گروه ها و احزاب در زیر پرچم او به تسالم فعالیت می کردند ناشی از گشودگی سینه و مدیریت مداراوارانه ایشان در امور بوده است که البته اهمیت این صفت نیکو بر ارباب اخلاق پوشیده نیست.

🔹این که برخی از طلاب مراجع ما را بی بصیرت خطاب کرده اند را نباید با قیاس با ماجرای برخورد با امام حسن علیه السلام تحلیل کرد زیرا درباره این شخصیت با محظوریت نظریه عصمت مواجه هستیم؛ اما تحلیل منصفانه درباره این گونه خطاب ها آن است که آن ها را در دو شکل زیر صورت بندی کنیم:
یا انتقاد این طلاب درست است که در این صورت ضمن تشکر از آنان، به سراغ کسانی برویم که بی بصیرت هستند،
یا انتقاد آنان ناروا است که در این صورت تلاش کنیم ناروایی سخن آن ها به ایشان نشان بدهیم.
اما نهی آموزندگان علوم دینی از انتقاد به مراجع، به بهانه مقدس سازی و شباهت به داستان امام مجتبی بدترین استراتژی ممکن است. اگر چه همیشه باید به طلاب یاد داد که در کنار تامل سیاسی، ملاحظات اخلاق قرآنی در نقد سیاسی را از یاد نبرند.
🔹پی نوشت: البته برای نگارنده روشن نیست که چگونه می توان هم از طلبه انتظار داشت که برای دیگران در نقش پدردانا ظاهر گردد و هم از او خواست که ملتفت باشد که در برابر مراجع سخن انتقادی گفتن مانند حدیث غوره نارس است و سخنشان قبل از شنیده شدن محکوم به جهل مرکب است؟
به نقل از کانال بازاندیش در تلگرام